روزهای اول سال
سلام گل گلکم
این روزا رو همیشه دوست داشتم،پریشب خونه آقاجون سبزی پلو ماهی خوردیم.دیروزم خونه مامانی و دختر دایی مامانو بابا رفتیم عید دیدنی.
وقتی کار بدی میکنی و دعوات میکنم خیلی جالب قهر میکنی،پریشب داشتم کارای بدتو برای بابا تعریف میکردم خیــــــلی وقت قهر کرده بودی ،منو بابا هم ریزه ریزه بهت میخندیدیم.
وقتایی که بابا خونه نیس منو که بوس میکنی به طرف در خونه یه بوسم واسه بابا میفرستی چند روز پیش منو بغل کردی بعد گفتی بابا و رفتی دم در خونه دستاتو باز کردی و به در خونه چسبیدی منم از خنده مرده بودم.
بعد دو سال یه کم موهای جلوی سرت بلند شده منم یه کش کوچولو زدم به سرت دوتایی کلی ذوق کردیم و ازت چنتا عکس گرفتم.
من که نماز میخونم اگه نخوای شیطونی کنی (یا به من آویزون میشی یا مهرمو برمیداری میری) پیشم نماز میخونی هرکاری من میکنم انجام میدی "رکوع -سجده و....."
یه سری کلیپ توی لب تاپ داری گاهی برای خوردن غذا برات میزاریم،همه رو با دقت میبینی.یکیش سوتی های برنامه ی "من و تو پلاس" از شبکه من وتو هست،تمام کارای مجری هارو جلو جلو انجام میدی.
جمعه 10روز پیش زنبیلتو انداخته بودی توی دستت به طرف در خونه اشاره میکردی ،من گفتم : میخوای بری خرید؟گفتی (با اشاره):آره - من : چی میخوای بخری؟ یه کلمه ای همینجوری گفتی شبیه " آش ". منم استفاده کردم گفتم میخوای آش بخری.دیگه تا شب ول کن نبودی.انقد آش آش کردی تا رفتیم بیرون با بابایی آش خوردیم.
شب چهارشنبه سوری رفتیم پشت بوم ترقه بازی شما ترسیدی و خیلی گریه کردی منم اومدم پایین ولی بابا با همسایه ها خیلی ترقه بازی کردن.فرداش برا همه تعریف میکردی : بچه ها ترقه بازی کردن،ماهیه (قرمز) ترسید،بوم صدا داد... (به زبون خودت)
گاهی که مامان یه کاری انجام میده وقتی کارم تموم شد و نتیجه شو دیدی میگی : ؟ آهّاااا
یه دستبند برات درست کردم وقتی دست میکنی خیلی دستت قشنگ میشه،عکسشو میزارم ببینی.
این روزا این کلمات رو میگی: بچه=بدّه لوبیا=لولو گل=قل گاهی هم میگی : لُ دیگه یادم نیس.....
برو ادامه مطلب عکساتو ببین گل مامان ....
اینم اون دستبندی که گفتم ،خیلی قشنگه...
جای جدیدی که قایم میشی(توی کمد دیواری)
موهاشو ببین...
پریا پای سفره هفت سین خونه مامانی