مسافرت نوروزی
سلام عشق مامان
مسافرتمون از پنجم فروردین شروع شد،رفتیم کاشون خونه آقاجون(با عمه و مامانی و آقاجون).
تو تعطیلات خیلی دختر خوبی بودی ،خیلی خوش گذشت . دید و بازدید از اقوام و گردش تو طبیعت و چنتا مهمونی ،عیدی دادن و عیدی گرفتن و یه مسافرت یه روزه به قمصر.
روستای محل زندگی آقاجون (علوی)40کیلومتری کاشونه،ولی ما خیلی از جاهای دیدینی کاشونو ندیدیم.به خاطر اینکه هر وقت میریم خونه آقا جون انقد با خاله ها و بقیه اقوام سرگرمیم که یه دفه میبینیم یه هفته گذشت و هیچ جایی رو ندیدیم.
اما امسال به بابا گفتم حتما یه جایی بریم،یه روز رفتیم کاشون یه کم گشتیم بعدش رفتیم به سمت قمصر-خیلی جای قشنگی بود.البته بیشتر کارگاه های گلاب گیری بود که ما توی روستای خودمون دیدیم.باغ پرندگانش خیلی قشنگ بود که شما هم خیلی دوست داشتی.جوجو ها رو از نزدیک دیدی.چقدم بهت خوش گذشت،من و بابا هم به خاطر داشتن یه گل دختر سالم و قشنگ خدا رو شُکر کردیم.
روز سیزده بدر هرسال میرفتیم تو دشت و باغ های نزدیک خونه آقاجون،پارسال چون شهادت حضرت زهرا(س)بود نرفتیم امسال هم به خاطر سرماخوردگی بیشتر بچه ها مثل شما و سحر(دختر خاله ات)نرفتیم،ولی خونه خاله مهمون بودیم بعد ناهارم یه گشتی تو باغ ها زدیم وتا سرچشمه رفتیم و برگشتیم.
یه روز خونه مامانی کاشون به زبون خودت شعر میخوندی بعدش مامانی برات اسفند دود کرد،حالا هر وقت میگیم شعر بخون اشاره میکنی که برام اسفند بیارید.
این کلماتو این روزا میگی:احسان(بابا)=اِحشا این چیه؟=این چیه؟ الله واکبر=اَلّا
یه چیز جالب که میبینی میگی:واااااا یا میگی :بَــه بَــه
برو ادامه مطلب عزیزم عکسای مسافرتمونو ببین......
مشهد اردهال
باغ پرندگان قمصر
زیارت نور الهدی(علوی)
پریا و بابایی در طبیعت
پریا رفته سیزده بدر