روزهای بهاری
سلام گل دختر مامان
تو این یک ماه گذشته نتونستم وبلاگتو به روز کنم ،البته آخر این پست بهم حق میدی.بریم سر اصل مطلب ههههه.....
روز 15 فروردین پروژه شیر گرفتن رو شروع کردیم،سخت بود اما گذشت،چند شب خیلی گریه کردی روزی هزار بار ام میخواستی؛موفق شدیم ولی بعدش ماجراها داشتیم.
توی تعطیلات عید یه کم سرفه میکردی بعدش بهتر شدی و ام رو که ترک کردی دوباره بدتر شدی چندبار دکتر رفتیم عکس از ریه و آمپول و ... خوب نشدی ؛آخرش مجبور شدیم 4-5 ساعت بستریت کنیم ،سرم و چنتا آمپول که خوردی بهتر شدی.اینم بگم که دکتر رفتن شما به سادگی هم نبود تا مطب دکتر یا بیمارستان رو میدیدی گریه میکردی،داروهاتو خیلی با دردسر میخوری و هر وقت تو بیمارستان بودیم با لحن مظلومانه ای میگفتی: مامان دَدِ منم جیگرم کباب میشد واست.یه روز منو شما بدون بابایی رفتیم بیمارستان گفتن باید بستری بشه از شما اصرار برای بیرون رفتن از بیمارستان منم که تحمل این شرایطو نداشتم بابایی هم نبود یه ساعت خیلی به هردومون بد گذشت تا بابایی اومد و گفت بستریش نمیکنیم و میریم یه دکتر دیگه من که بال در آوردم تو هم خوشحال بودی ولی دو روز بعدش خیلی به هر سه تامون سخت و بد گذشت تا بهتر شدی.
چند روزی خوب بودی دوباره الان 3-4روزه که داری دندون در میاری ،غذا نمیخوری و اس داری ؛گرسنه که میشی میگی: مامان نااا یا بلو (ناهار - پلو )ولی وقتی برات غذا میارم نمیخوری.یک ماه اخیر بیشترش مریض بودی ایشاله زودتر خوب بشی عزیز دلم.
حالا یه کم از خوباش بگیم: از وقتی ام نمیخوری انگار خیلی بزرگ شدی ،خیلی از کلمات رو نصفه نیمه میگی ،یه پک بالا بالا خریدیم به زبون خودت 40تا کارتاشو میگی ،بعضی هاشو که از قبل میشناسی بقیه شو هم یه بار که برات میگم زود یاد میگیری.بیشتر شبا قبل از خواب مسواک میزنم برات چند روزه خودت مسواکو میگیری دستت تا بزنی . شب 13رجب خونه مامانی با حضور عموها و عمه برات تولد گرفتیم(یه جشن کوچولو)؛عکساشو میزارم ببین گلم...
امروز برات سوپ برنج پختم به بابایی میگی: آش پلو خوردم.یه چیزی که میخای میگی: آها مثلا بلو آها (پلو میخوام) ---- دو آها (دوغ میخوام).
یه بسته مدادرنگی برات خریدم تا باهاش نقاشی کنی ولی بیشتر فک میکنی اسباب بازیه،منم بیشترشو گذاشتم وقتی یاد گرفتی که مداد رنگی چیه بهت بدم دوتاش دم دستته ؛یه بارم دیدم سر اون دوتارو کاملا جویدی.......
تا یه لباس جدید میپوشی یا موهاتو شونه میزنم که گل بهش بزنم یا کار جالبی میکنی میگی: اَت اَت یعنی عکس ازم بگیر، قربونت بشم مامانی که از همه لحظه هات میخوای عکس بگیری.
بروادامه مطلب عزیزم عکساتو ببین...
پل طبیعت (پارک آب و آتش)
تولدتــــــــــــــــــ مبــــــــــــارک
من کیک میخوام تو چی؟؟؟
بدون شرح...
اینم از اون فیگورا که میگی: اَت اَت